معرفه و نکره

در این مقاله به توضیح معرفه و نکره در زبان عربی میپردازیم .
نکره: اسمی که به فرد یا چیزی نامشخص دلالت دارد
مثال:
کتابی را خواندم ← کتابی = نکره
قرأت کتاب ←کتاب= نکره
نکته:
–در ترجمه ی نکره از( یک ) در ابتدا و (ی ) در آخر کلمه استفاده میشود.
–هر اسمی که تنوین بگیرد به جز اسم اشخاص نکره است.
-هر اسمی که معرفه نباشد نکره است.
معرفه: اسمی که به فرد یا چیز مشخصی دلالت دارد
۱)معرفه به ال:
هر اسمی که ال داشته باشد نکره است و بطور شناخته شده ترجمه میشود.
مثال: کتاب←الکتاب
۲)معرفه به علم(اسم خاص):
۱-معمولا اسامی افراد ۲)اسامی شهرها و کشور ها و اماکن جغرافیایی
۳)معرفه به اضافه:
وقتی اسم به یک اسم معرفه اضافه شود آن اسم، معرفه به اضافه می شود.
ضمایر:
کل ضمایر (منفصل و متصل از نوع نصبی -جری-رفعی) معرفه هستند.
مثال:نحن-انتما-کتابي-قرأته
۵)موصولات:
تمامی موصولات عام و خاص معرفه هستند.
مثال: التی-الذی-من-ما
۶)اسامی اشاره:
هذا-هذه-هولاء-هناک
نکته ی مهم:
بسیاری از اسامی نکره هم تنوین نمی گیرند.
مثال:غیر منصرف ها،اسامی مثنی،جمع های مذکر ، اسامی مضاف به اسم نکره

نکات مهم:
۱- اسمهای علم حتی اگر تنوین داشته باشند معرفه هستند؛ مانند: علیٌ، پس باید دقت کرد که تنوین همیشه نشانهی نکره نیست.
۲- مضاف به شرطی معرفه محسوب میشود که مضافالیه آن اسم معرفه باشد و اگر مضافٌالیه نکره باشد، مضاف نیز نکره محسوب میشود؛ بنابراین مضاف و مضافالیه همیشه یا دو اسم معرفهاند یا دو اسم نکره.
۳- اسمی نکره است که جزء موارد ششگانهی اساسی معرفه نباشد؛ زیرا در عربی اصل بر نکره بودن است و اسمهایی مانند مجتهدون، معلمین هر چند تنوین ندارند اما نکرهاند.
۴- مَن و مای استفهام و شرط در تقسیمبندی اسمها «نکره» محسوب میشوند.
۵- اسم لای نفی جنس جزء نکرههاست.
۶- هر گاه چند اسم پی در پی به یکدیگر اضافه شوند در صورتی که آخرین اسم معرفه باشد اسمهای ماقبل آن نیز همه معرفه خواهند بود (معرفه به اضافه).
مانند: لونُ باب صف المدرسة جمیلٌ.
۷- همهی اقسام اسمهای معرفه (ضمیرها، موصولات، اسمهای اشاره، اسمهای علم، اسمهای «ال»دار و حتی خود اسمی که معرفه به اضافه است) میتوانند مضافالیه واقع شوند و اسم ماقبل خود را معرفه کنند.
نکات ترجمهای معرفه و نکره
معمولاً «ی» در فارسی علامت نکره است اما در سه جا «ی» به عنوان علامت نکره در ترجمهی فارسی محسوب نمیشود:
۱- هنگامی که موصول خاص، صفت واقع میشود در ترجمهی آن معمولاً موصوف به همراه «ی» میآید: (الرجل الذی= مردی که)
۲- هنگامی که مضاف و مضافالیه داریم در ترجمهی فارسی به انتهای مضاف کسره میدهیم (معلّمنا= معلمِ ما) اما گاهی به جای کسره حرف «ی» ظاهر میشود که جانشین آن کسره است و نباید آن را با «ی» نکره اشتباه بگیریم (دنیاکم= دنیای شما).
۳- گاهی «ی» نشانهی مصدری است مانند: العطش الشدید: تشنگی شدید
۴- اگر خبر نکره باشد به شکل معرفه ترجمه میشود: هذا کتابٌ = این کتاب است.
۵- در میان انواع معرفهها اسم علم فاقد نکتهی ترجمه است؛ زیرا اصولاً اسم علم ترجمه نمیشود.
۶-یعنی اگر چند اسم پشت سر هم بیایند به اسم آخر نگاه کرده اگر معرفه بودقبلی ها به معرفه و نکره بود قبلی ها به نکره مضاف می شوند.
اگر تو این درس مشکل داشتید و یا جهت مشاوره ی انگیزشی حتما با ما تماس بگیرید